انقلابی که شکست نمی خورد…!

رضا کعبی

١- انقلاب ژینا دو سالە شد. پویایی این انقلاب چنان جاری و زندە است که گذشت دو سال از آن چندان مشهود نیست. خون تازە و ساختار شکنانەای که در رگ های جنبش های مدنی و سیاسی، در فرهنگ جامعە و در نوع نگرش به مسائل اجتماعی و پدیدەها و سنت های جان سخت و کهن سال، جاری کردە، هنوز گرم و انرژی زاست.

٢- اینکە همگان هر سالە با نزدیک شدن به ٢٥ شهریور احساس وظیفە می کنند و برای پاسداشت باشکوە آن به رایزنی می پردازند، نشان از اهمیت والایی است که انقلاب ژینا پیدا کردە است و همگان خود را متعهد می دانند که باید دینشان را انجام دهند. انقلاب ژینا تاثیرات عمیق و ژرفی در تار و پود جامعه شامل شدە و به تبع آن بنیانهای نظام مردسالار و فاشیست مذهبی را به چالش کشاندە است. انقلاب ژینا همچون انقلاب های بزرگ و تاریخساز دارد جای خود را باز می کند و فصلی از تاریخ را به خود اختصاص خواهد داد.

٣- انقلاب ژینا، رسالت و معنای واقعی اش را به مفهوم انقلاب بازگرداند. محکوم کردن و تخطئەکردن هر انقلابی به ویژە پس از شکست سهمگین ٥٧ و روی کارآمدن بازیگران “انقلاب اسلامی” به امری مشروع و یقین تبدیل شدە بود. انقلاب ژینا فلسفەبافی های من درآوردی در باب “مضرات انقلاب را به باد استهزا گرفت. انقلاب ضرورت خود را بار دیگر اثبات کرد. هیچکس مشارکت در انقلاب را به نتایج آن مشروط نکرد. پویایی انقلاب ژینا و بخصوص ڕویکرد آن به سوی آیندە و آغاز تغییرات بنیادی حداقل در ذهن و فکر آحاد اجتماع در همەی شئون اجتماعی چون زنان، مذهب و آزادهای فردی و بالابردن توقعات و انتظارات مردم از احزاب و رهبران سیاسی و از نتایج شورش خود، تفاوت چشمگیری از خود نشان دادە است. انقلاب ژینا “هرگونه ایمان خرافی را به گذشتە به کلی به کناری نهاد”.

٤- سرزمینی که انقلاب ژینا از آب برخواست عامل اساسی بود در برانگیختن و گستردگی آن. انقلاب ژینا از کردستان برخواست و فراگیر و جهانی شد. وقوع این انقلاب در کردستان به هیچ عنوان اتفاقی نیست. مشابە چنین جنایاتی در طول حاکمیت رژیم در اقصی نقاط تحت حاکمیتش به وفور اتفاق افتادە است. اما در کردستان بارها شاهد آن بودەایم که چنین جنایاتی هزینەای گزاف برای رژیم در پی داشتە که انقلاب ژینا اوج واکنش مردم کردستان است که از عکس العمل به شرارت های رژیم بسی فراتر رفت و همگان بدون تردید نام انقلاب بر آن نهادند.

از بدو روی کار آمدن رژیم، کردستان برای کسب جایگاە واقعی و شایستەاش به ابتکارات مدنی و سیاسی و آرام و همزیستی مسالمت آمیز رویی آورد. این رژیم بود که همانند سلف ماقبل خود به زور و به اسلحە و به اشغالگری و اعدام فلەای رویی آورد. در این ٤٥ سال کردستان هم از آزمون دفاع مسلحانە برای زندە نگەداشتن جنبش شان و هم با فروکش آن، آزمون مبارازت مدنی که هرسالە غنای فزونتری یافتە است، سربلند بیرون آمدە است. انقلاب ژینا اوج درک و شعور و آزمون ملتی است که حکم دادە که باید آزاد زیست. نو آوری های این انقلاب در همە عرصەهای جامعە کردستان امری است که هموارە باید بررسی گردد. جامعە کردستان با این انقلاب بسی تکوین یافتەتر است. مبارزەاش برای دست یابی به حق تعیین سرنوشت و مبارزات مدنی و سیاسی اش در راە برابری زنان و عدالت برای کارگران و آزادی های فردی و اجتماعی به جنبش سیاسی کردستان که محور و مشوق و منبع انرژی واقعی اش کسب حق تعیین سرنوشت است، جایگاهی بس متفاوت از قبل از ٢٥ شهریور ١٤٠١ بخشیدە است.

٥- سهم پدر و مادر ژینا (کاک ئەمجەد و خاتو موژگان) در برانگیختن فضای مبارزاتی و همراهی وسیع و گستردە با آن ویژە و اساسی است. صلابت و استواری پدر و مادر ژینا ترفند و وحشت پراکنی رژیم و دستگاە سرکوب را که با هر جنایاتی ابتدا به تهدید خانوادەها و ساکت کردن آنان دست می زدند، از آنان گرفت. سپس دیدیم که مصصم بودن این مادر و پدر در پایداری خانوادەهای جانباختگان انقلاب ژینا چە نقش برجستەای داشت. و تا چە اندازە در حمایت های گستردە و مشارکت فعالانە جمعیت بیشتری از مردم موثر واقع شد.

٦- در روز خاکسپاری ژینا در آرامستان “ئایچی” هنگامیە بر سنگ بالای قبر نوشتە شد “ژینا گیان تۆ نامری. ناوت ئەبێتە رەمز” نگارندە پیامی بسیار مهم مخابرە کرد. این نوشتە کوتاە درک روشنی از شرایط و پتانسیل جامعە کردستان بود که طی دهەها پایداری از آزمون های سخت و خونین سربلند بیرون آمدە بود. نویسندە روی سنگ قبر ژینا درک و ارزیابی درستی از اوضاع داشتە است که توانست چنین پیام پر محتوایی بفرستد و تا به عمل پیوستنش تنها چند روز فاصلە داشت.

٧- اما از آرامستان “ئایچی” پرمحتوی ترین پیام انسانی و معاصر -ژن ژیان ئازادی- و در حالیکە زنان حاضر حجاب هایشان به هوا پرت کردند که در واقع نشانە گرفتن یکی از ارکان اساسی رژیم است، به سراسر جهان مخابرە شد. و دیدیم که چگونە به مانیفستی جهانی در به چالش کشاندن هر گونه نابرابری و به جنگ جهانی مردسالاری رفتن و فاشیسم مذهبی، تبدیل شد. ژن، ژیان، ئازادی رکن اساسی انقلاب شد و در سمپاتی و جلب نظر همگان به آن سهم بسزایی داشت. شعار این انقلاب که به طرز خیرەکنندەای جهانی شد، در رشد سریع و فوران آن انکار ناپذیر است.

٨- نقش خانوادەهای جانباختگان انقلاب ژینا در تداوم آن انکار ناپذیر است. سخنرانی های امیدبخش بر مزار جگرگوشەهایشان، اجتماعات پرغرور و پیمان بستن برای ادامە راە جانباختگان، به گلزاز کردن مزارها و تبدیل گورستانهای تاریک و وحشتزا به مزارهای شورشگرهایی که در راە زیباترین و پیشروترین اندیشە و آرمان های انسانی برای همیشە آرمیدەاند و به “زندگان” امید به فردایی متفاوت می دادند.

٩- انقلاب ژینا به سرعت سکویی شد که همە “سرکوب شدگان”، همە ستمدیدگان، همگان عاصی از رژیم فاشیستی مذهبی از آن جایگاە بانگ برآوردند و مصمم اند که به ظلم و ستم پایان دادە شود. مبارزین کردستان و مبارزین ملل تحت ستم برای دست یابی به آزادی و رهایی ملی، پایداری زنان برای برابری و یکسانی، عطش جوانان برای زندگی بهتر و امروزی تر، کارگران برای عدالت، فعالین محیط زیست و تلاش هایشان و دادخواهی مادران جانباختگان بر بلندای این سکو متحد شدند.

١٠- شیوەهای نوین سازماندهی مقاومت در این انقلاب چشمگیر است. هزاران مبارز با طیف وسیعی از لیدرهای میدانی با ابتکارات نوین جبهە انقلاب و مقاومت را آرایشی نوین بخشیدند. لیدرهای خیابانی و میدانی که امر رو در رویی سنگرهای مقدم نبرد را به دوش گرفتە بودند، لیدرهای درمانی با آمادەکردن مکان های امن برای مداوای زخمی های “جنگ”، با سازماندهی جمع آوری و انتقال کمک های درمانی و جراحی و یا انتقال زخمی ها به شهرهای خارج از کردستان و در مطب های امن مداوا شدن، ساماندهی نوین در مراسم وداع با جانباختگان و تبدیل آن به سکویی مبارزاتی، به نیرو و گسترش انقلاب و ممانعت از یاس و سوگواری.

جمعبندی درست اشکال سازماندهی و آزمون نوین در این انقلاب برای ارتقا آن در دورە آتی که قطعا رویی خواهد داد، ضروریست.

١١- انقلاب ژینا معادلات سیاسی را برهم زد. مسائل مهم و اساسی جامعە ایران را از نو بازتعریف کرد و یا مسائل صدر جامعە را الویت های تازەای بخشید. نه آن مسائلی که جمهوری اسلامی به واسطە لابی های گستردەاش در رسانە دامن می زدند، نه اصلاح طلبی و نه انکار ملل و نه انکار جنبش های مردمی فرصت خود را برای عرض اندام از دست دادند. زنان و راهایی آنان را در ابعادی اجتماعی و عظیم به صدر جامعە کشاند و چنان گسستی به وجود آورد که همەی تقلاهای ٤٠ سال گذشتە را که به موجودیت و فلسفە وجودی اش بدل شدە بود، نقش برآب کرد. جنبش پر صلابت کردستان و جنبش و خواست ملل دیگر برای دستیابی به حق تعین سرنوشت شان را که رژیم با تمام توان مالی و سرکوبش سعی در حاشیە راندنش داشت، به محور مبارزات مردمی در انقلاب ژینا تبدیل شد. آزادی های فردی و منش های اجتماعی بسرعت بر بستر تازەای نشو و نما می یافت. انقلاب ژینا بنیان مناسبات اجتماعی، خانواده، موقعیت زن و معادلات سیاسی را به طور کلی و اثباتی متحول کرد.

١٢- انقلاب ژینا چشم دوختن کاسبکارانه به “بالایی ها” و تولید شعار مرد میهن ابادی در تقابل با شعار زن زندگی ازادی از طرف راستترین و افراطیترین جریان و همراهی با سیاستهای جمهوری اسلامی به جنگ انقلاب ژینا مبادرت ورزیدند. انقلاب ژینا به نیروی مردمی و اینکە “انقلاب کار تودەهاست” پشت بست و همین از جذابیت های برجستەاش شد. همین سویە و جهت در عصری که جنبش های مردمی برای تغییر داشت به حاشیە می رفت به انقلاب ژینا، به حقانیت آن و به حمایت گستردە جهان از آن شتاب درخور توجهی بخشید.

١٣- رابطە با “جنبش سراسری” و مفهوم و جایگاە آن تغییر ماهویی بخود دیدە است. چشم دوختن های بی حاصل به “مرکز” جای خود را به حضور قدرتمند “حاشیون” دادە است. “احزاب سراسری’ با چالش های نوینی روبرویند.

١٤- انقلاب ژینا فرصتی دوبارە و کم نظیر به احزاب کردستان داد که هم به مرجع سیاسی تبدیل شوند (که در مقطع کوتاهی در انقلاب مرجع شدند) و هم محدودیت های احزاب را در عرصەهای گوناگون برملا کرد. این انقلاب جامعە مدنی و نهادهای آن را به صدر مبارزات اجتماعی کشاند که احزاب دیگر نتوانند آنان را دور بزنند. توقع از احزاب بالا رفت و کیفیت نوینی از آنان طلب می گردد.

١٥- مبارزە مسلحانە را از قالب سنتی و نقش منحصر بفرد آن را در جنبش های کردستان بیرون آورد و بر ضرورت بازنگری در این عرصە مهم و یکی از ستون های محکم جنبش آزادیخواهی کردستان تاکید کردە است. در چند دهە گذشتە و به ویژە با حضور کومەلە و با رشد مبارزات مدنی و سیاسی، نقش منحصر بفرد مبارزە (دفاع) مسلحانە جای خود به اشکال مبارزاتی متنوعی دادە است که سیمای این جنبش را در همەی زمینەها دگرگون کردە است.

١٦- انقلاب ژینا شکست نمی خورد. چون جاری است و با تداوم زمان تعابیر از آن، از مانیفست ژن ژیان ئازادی اش و توقعات از آن و دگرگونی های اجتماعی که در اعماق جامعە،آرام آرام ایجاد کردە و می کند، زندە است. از “ پیروزی و شکست’ سنتی انقلابات اگر دوری جوئیم، تدوام انقلاب ژینا و همراهی وسیع ترین اقشار جامعە با آن، خیرە کنندە است.

این نوشتار برای سالروز انقلاب ژینا قرار بود آمادە شود که به دلیل کارها و مشغولی های اخیر به تعویق افتاد.